به نظر من هنوز هم می توان تغییر چهره را دیوانه کننده ترین اکشن تاریخ سینما نامید. این فیلم که توسط جان وو یا به قول غربی ها "گان فوو" ساخته شده بود، با پشتوانه ستارگانی چون جان تراولتا و نیکلاس کیج در تاریخ سینمای اکشن ماندگار شده است. شاید در طول تاریخ سینما این غربی ها بودند که سینما و ژانر سینمایی را خلق کردند، اما نمی توان نادیده گرفت که کارگردانان شرقی در زنده نگاه داشتن برخی ژانرها به نسبت غربی ها تلاش های چشمگیر بیشتری انجام داده اند. فیلمسازان شرقی تحت تأثیر این هنر غربی قرار گرفتند و خیلی سریع آموزش آن را نیز فرا گرفتند. با شروع فیلمسازی شرقی ها به نظر یک خون تازه وارد چرخه سینما شد، و این خون تازه خلاقیت خاص آنها بود. این خلاقیت منجر به تولید برخی از فیلم های حاشیه ساز، مبتکرانه و مهم شد که تا به امروز مورد توجه تمام فیلمسازان جهان قرار دارند. وقتی آکیرا کوروساوا فیلمنامه دژ پنهان را نوشت، این فیلم را ادای احترامی به وسترن های جان فورد نامید، و سپس یک فیلمساز نوپا غربی به نام جرج لوکاس تحت تأثیر فیلم های کوروساوا و فورد وسترن فضایی جنگ ستارگان را تولید کرد که امروز به عنوان یکی از بزرگترین فرانچایز های تاریخ سینما شناخته می شود. به طور مشابه وقتی رینگو لام فیلمساز هنگ کنگی، با الهام از آثار جنایی دهه ۷۰ سینمای اروپا و همچنین فیلم های گانگستری دهه ۴۰ و ۵۰ سینمای آمریکا و ترکیب آنها با هم و همچنین اضافه کردن چاشنی اکشن شدید و خشونت افسار گسیخته به آن شهر گناه را تولید کرد، احتمالاً پیش بینی این را نمی کرد که چند سال بعد کوئنتین تارانتینو جوان با الهام از فیلم او سینمای مستقل خودش را در دهه ۹۰ بنا نماید. در واقع فیلم لام و الگو گیری تارانتینو از او در دهه ۹۰ فیلمسازی مستقل را متحول کرد.