نقد فصل دوم سریال The Umbrella Academy

فصل اول سریال آکادمی آمبرلا بینندگان را با داستان خانواده عجیب هارگریوز روبرو کرد، خانواده ای که از بچه های منحصر به فردی تشکیل شده بود. این سریال  بر اساس کتاب مصوری به همین نام اثر جرارد وی و گبریل بو، توسط استیو بلکمن و جرمی اسلیتر ساخته شده‌است. داستان دربارهٔ خواهر و برادران خانواده هارگریوز است که همگی قدرت‌های فراطبیعی دارند و بعد از مرگ مرموز پدرشان، باید از راز مرگ او پرده بردارند و البته از آخرالزمان قریب الوقوع پیش گیری کنند. در پایان فصل اول، آخرالزمان بر این خانواده غلبه کرد و آنها را روانه نا کجا آباد نمود، اما در ادامه همان ماجرا، فصل دوم نیز با یک آخرالزمان قریب الوقوع شروع می شود و البته این بار حوادث در دهه ۶۰ میلادی جریان دارد. اگر بخواهم کُلیت فصل اول را توصیف کنم، باید بگویم آکادمی آمبرلا یک سریال ابرقهرمانی خوش رنگ و لعاب بود که گاهی به شدت عجیب و سرگرم کننده می شد و گاهی نیز به شدت معمولی و خسته کننده به نظر می رسید. اما در مجموع فصل اول سریال یک اتفاق خوب در ژانر ابرقهرمانی به حساب می آمد. در ادامه با طرح چند سوال به بررسی فصل دوم این سریال خواهم پرداخت.

آیا فصل دوم سریال آکادمی آمبرلا از فصل اول آن بهتر است؟!

پاسخ این پرسش مثبت است؛ فصل دوم سریال از هر نظر یک اتفاق دیوانه کننده تر، پر پیچ و تاب تر و سرگرم کننده تر است. اساساً فصل جدید سریال را باید یک انفجار از ایده های جالب و گاهاً تکراری، اما جذاب اجرا شده دانست. حتی اگر خط داستانی شباهت زیادی به فصل اول داشته باشد، بازهم تعاملات این خانواده با همدیگر از پویایی و تازگی برخوردار است. فصل دوم آکادمی آمبرلا با استفاده از طنز هایی به سبک وس اندرسون و بهره برداری از دنیای خاص ابرقهرمانی، توانسته تبدیل به چیزی جالب و به شدت سرگرم کننده شود که از فصل اول فراتر می رود. اساساً اگر فصل اول را تلاشی برای ایجاد دنیای آکادمی آمبرلا و معرفی شخصیت های خانواده هارگریوز و روابطشان باهم بدانیم، فصل دوم را باید فضایی برای رشد شخصیت ها آن هم به صورت فردی دانست. فیلمنامه فصل دوم با ظرافت و ارجاعات زیادی به نگارش درآمده، و توانسته لحظات شیرین، تلخ و حتی احساسی را خلق کند. همچنین باید گفت بازی ها، کارگردانی و موسیقی نیز در راستای لحن کمدی و گاهاً تاریک سریال پیشرفت چشم گیری کرده است. فصل دوم سریال پتانسیل درونی شخصیت ها را کاملاً درک کرده و بدون اینکه گنده گویی بدی در داستان انجام بدهد، توانسته به شکلی عمیق به آسیب های جمعی و فردی اعضای خانواده هارگرویز بپردازد. در مجموع فصل دوم این سریال با حفظ تمام جذابیت های فصل قبل، توانسته با یک انرژی افسار گسیخته و به شیوه های جدید و گاهاً جاه طلبانه و غیر منتظره داستان سریال را گسترش دهد.

فصل دوم آکادمی آمبرلا همانند چه آثاری است؟

همان طور که پیش از این گفتم فصل جدید سریال سرشار از ارجاعات مختلف به آثار و حوادث گوناگون است، اما بدون تردید اتفاقات فصل دوم آکادمی آمبرلا ترکیب فوق العاده ای از مردان ایکس با بازگشت به آینده است. به طور کلی جریانات این سریال شبیه به گردش در آثار دنیای سرگرمی هالیوودی است. البته این ارجاعات توانسته هم قصه و هم شخصیت ها را به روش های جدید مورد آزمایش و واکاوی قرار دهد. به قول یکی از دوستان، آکادمی آمبرلا همان چیزی است که شما می توانید از ترکیب عجیب سبک وس اندرسون و دیوانه بازی های متیو وان انتظار داشته باشید. تصور چنین معجونی نیز جالب است، اما این سریال از منظر فضاسازی و لحن به این فرم خاص دست پیدا کرده است. از طرفی دیگر می توان فضای این سریال را این گونه تعریف کرد: فکر کنید کوئن ها یک اثر ابرقهرمانی تولید کنند، آن هم با طنزی تند و تیز و ضرباهنگ بصری چشمگیر و موسیقی شنیدنی. شاید گرانبها ترین جنبه فصل دوم سریال آکادمی آمبرلا، نمایش درست یک خانواده مشکل دار اما خوب است، و دلیل این نیز می تواند نتیجه دوره زمانی جدید، دشمنان جدید و افشاگری های جدید باشد. فصل دوم آکادمی آمبرلا ایده های خود را به شیوه های سرگرم کننده گسترش می دهد، به گونه ای که بیشتر از آنچه را که دوست داریم پیرامون تیم قهرمانی سریال شاهد باشیم به ما ارائه می دهد.

آیا طرفداران دنیای اکشن از دیدن فصل دوم سریال خشنود می شوند؟

اگرچه فصل اول سریال از منظر اکشن شیک بود، ولی بالا پایین های فراوانی داشت، اما دید کلی و سبک بصری و زیبایی شناسی خاص سازندگان سریال باعث شده فصل دوم از منظر اکشن به اتفاق خوب دیدنی بدل شود. گذشته از این که آیا این فصل سکانس اکشن بیشتر دارد یا کمتر، مهم این مورد است که لحظات اکشن موجود در فصل دوم به شدت هنرمندانه و تکنیکی به تصویر کشیده شده اند. فضای گسترده، سبک های بصری متفاوت و تدوین های محکم و روان با تنوع صحنه های مبارزه داخل سریال تلفیق شده اند، تا اطمینان حاصل شود که بیشتر صحنه های اکشن کاملاً از یکدیگر متمایز هستند. و همچنین زمانی که سریال برای برخی اکشن ها به سراغ جلوه های بصری می رود، بازهم همه چیز پایدار و دیدنی است و هیچ کم و کاستی احساس نمی شود. برای اکثر صحنه های اکشن یک استاندارد کلی و با کیفیت وجود دارد، یعنی همه آنها یک احساس پوچی و بی وزنی به بیننده می دهد که به جای تعلیق زا بودن بیشتر سرگرم کننده و شیرین است.

نتیجه: فصل جدید این سریال هم هیجان انگیز بود و هم دلهره آور، و در نهایت باعث سرخوشی من شد. چرا که با اوضاع فعلی جهان و شیوع بیماری کرونا چه چیزی بهتر از یک اثر امید بخش سرگرم کننده می تواند حال انسان را خوش کند؟! به طور کلی محتوای داخل سریال به خوبی بیننده را درگیر حوادث می کند، و البته به طرز رضایت بخشی هم آن را به جلو پیش می برد. داستان با چنان ریتمی در حرکت است که بیننده متوجه گذشت زمان نمی شود، و چه چیزی بهتر از این وجود دارد. بنابراین با این توضیحات می توان گفت فصل دوم آکادمی آمبرلا، یکی از بهترین سریال های تلویزیونی در این مدت اخیر است که تماشا کرده ام. در واقع این اثر باهوش، شیک و بسیار سرگرم کننده است، و یک بار دیگر مرز های ژانر ابرقهرمانی را با چشم اندازی عجیب و جسورانه دستخوش تغییراتی مثبت می کند. از تیم بازیگری جذاب گرفته تا لحظات سورپرایز کننده و سکانس های اکشن هیجان انگیز بگیرید تا موسیقی عالی همه توانسته اند لحظات جالبی را برای بیننده خلق کنند. در اینجا هیچ اسپویلی وجود ندارد، اما این فصل با یک شوک کاملاً برقی و جذاب برای فصل سه به پایان می رسد که احتمالاً نتفلیکس در هفته های آینده آن را تأیید خواهد کرد، همانطور که در مورد فصل اول نیز چنین چیزی وجود داشت. در پایان باید بگویم که اگر سرگرمی می خواهید فصل دوم آکادمی آمبرلا را از دست ندهید.