این فیلم به کارگردانی هری بردبیر و با اقتباس از مجموعه کتابهای کارآگاهی نانسی اسپرینگر، در اطراف انولا، خواهر کوچکتر مایکرافت (سم کلفلین) و شرلوک هولمز (هنری کاویل) قرار دارد. انولا در عمارت خانوادگی با مادرشان Eudoria (هلنا بونهام کارتر) زندگی میکند. آنها با هم ورزش میکنند، در واقع ورزشهای رزمی میکنند، به بازی های استراتژیک میپردازند و به طور کلی هر کاری را که زنان در عصر ویکتوریایی قرار نیست انجام دهند، آنها انجام میدهند. وقتی Eudoria بدون هیچ ردی ناپدید میشود، دنیای انولا زیر و رو میشود، زیرا مایکرافت، که اکنون سرپرست اوست، برای تربیت او با برادرش چانه میزند و سعی میکند انولا را به یک مدرسه خاص بفرستد. انولا با وحشت از این ایده، فرار میکند، اما در تلاش برای یافتن مادرش، درگیر رمز و راز دیگری میشود.
در تعریف ساده فیلم باید گفت: انولا هلمز یک اثر کارآگاهی خوش ذوق و خوش ساخت است که مطمئناً با طیف وسیعی از بازیهای خوب داخل آن میتوان لقب تماماً سرگرمکننده را نیز به آن داد. علی رغم اینکه فیلم به عنوان یک اثر مرموز اکشن و جنایی به سینما دوستان معرفی شده است، اما "انولا هولمز" بیشتر به مبارزات این شخصیت در برابر انتظارات ظالمانه جنسیتی و سفر او برای دستیابی به آزادی خود میپردازد. البته فیلم لحن ماجراجویی و کاراگاهی هم دارد. با این وجود اسرار ارائه شده به ما پازلهای در سطح شرلوک نیستند. هر یک از گرهها راه حل نسبتاً سادهای دارد که میتوان آن را به راحتی حدس زد. در واقع این فیلم به جای اینکه اسرارش را برای خودش حفظ کند، آنها را در اوایل طرح به صورت سرنخ رو میکند.
خوشبختانه، داستانِ تلاش انولا برای ایجاد راه خود در دنیا و فرار از ظلم، آنقدر کافی است تا مخاطبان بتوانند با او همدلی کنند و علی رغم سادگی با قصه فیلم درگیر شوند. این فیلم در پس زمینه لندن ویکتوریایی و در زمان لایحه اصلاحات بریتانیا جریان دارد و شخصیتها را به شدت از نظر سیاسی لیبرال "خوب" و ضد اصلاح طلبان "بد" تقسیم میکند. این رویه در تقسیم بندی شخصیت به شکل کارتونی کمی شعار زده و کلیشهای است اما خود فیلم صرفاً یک شعار نیست. اگرچه این فیلم بیشتر اوقات خود را با هوشمندی صرف توسعه شخصیت اصلی خود میکند، اما برخی شخصیتهای مکمل چون شخصیتِ شرور اثر به شدت کاریکاتوری طراحی شدهاند.
اما واقعیت انولا هلمز بازیهای فوقالعاده بازیگرانی است که فیلم را به شدت جذاب به جلو پیش میبرند. بدون شک یک دلیل تماشایِ Enola Holmes بازی خارق العاده از Millie Bobby Brown در نقش اصلی است. در اینجا براون نقش انولا را جوشان، شوخ و بسیار دوست داشتنی بازی میکند. او هر ثانیه که روی صفحه است حضور جذابی دارد و نه تنها از هوش و کاریزمای مورد انتظار برخوردار است بلکه از آسیب پذیری درونی زن جوانی برخوردار است که میخواهد مهر خود را بر جهانی بدون سلطه و مردسالار بگذارد.
در حالی که میلی بابی براون بر فیلم مسلط است، با این وجود خیل عظیمی از بازیگر بزرگ نیز به عنوان پشتیبان او را همراهی میکنند. برجستهترین شخصیت مکمل هنری کاویل است که توانسته در اینجا یک شرلوک باور نکردنی را خلق کند. اگرچه او آنچنان که انتظار دارید در فیلم حضور ندارد، اما هرگاه دیده میشود بیننده را میخکوب میکند. هنری کاویل کاملاً در نقش شرلوک قرار گرفته و برخی از جاذبههای مورد نیازِ این شخصیت مشهور را به ارمغان میآورد.
در حالی که انولا و شرلوک سالهاست که در آغاز فیلم یکدیگر را ندیدهاند، اما رابطه و شیمی خوب میان کاویل و میلی بابی براون پیوند مشترک دو شخصیت آنها را برجسته میکند. هلنا بونهام کارتر، بازیگر نقش مادر گمشده آنها نیز در مدت زمان محدودی که به او داده میشود، میدرخشد. بونهام کارتر کاملاً درست برای این نقش انتخاب شده است، زیرا وی برای بازی در شخصیتی که دیدگاههایش با عرف مخالف است کاملاً مناسب است. همچنین سم کلفلین در نقش مایکرافت هرچند کارتونی به تصویر کشیده شده، بازهم بازی جذابی انجام داده است.
بین بازیگران پیشکسوت شخصیت فیونا شاو نیز بسیار سرگرمکننده است زیرا نقش خانم هریسون مدیر کلیشهای و کاملاً جدی مدرسهای را بازی میکند که از هیچ، یک خانم خانه دار سنتی خلق میکند. در کل، همه بازیگران اجرای درجه یک خود را روی میز میآورند، و بیشتر اوقات همه چیز را به خوبی کنترل میکنند.
یکی از نکات برجسته انولا هلمز فیلمنامه هوشمند و شوخ طبع آن است. فیلمنامه جک تورن بدون زحمت ضرباهنگی شوخ طبع را که از هر داستان مجاور هولمز انتظار میرود، به تصویر میکشد، و به شما کمک میکند از گفتگویِ اسیدی و گزندهای که بین شخصیتها رد و بدل میشود نهایت استفاده را ببرید. فیلمنامه جک تورن باعث یک چرخش فمینیستی مغرورانه و شیرین در قصه کلاسیک شرلوک هلمز شده است.
همچنین لازم به ذکر است که این فیلم قطعاً یکی از پویاترین آثار نتفلیکس از لحاظ بصری است که در زمانهای اخیر ارائه شده است و مشخصه آن سبک هیجان انگیز و سیال فیلم سازی هری بردبیر به عنوان کارگردان است. بردبیر، که کارگردانی اکثر قسمتهای سریال Fleabag را در کارنامه خود دارد، در اینجا با سبک شکستن دیوار چهارم توانسته یک حرکت جالب انجام دهد تا انولا با مخاطب تعامل داشته باشد، حتی در یک مورد او به طرز خنده داری از بینندگانش کمک میگیرد تا یک مشکل را حل کنند.
تیم تولید فیلم عالی هستند. از لباس گرفته تا طراحی صحنه و کارگردانی هنری همه در اوج خود قرار دارند. همچنین کارگردان در انتخاب لوکیشن بیشترین بهره را از روستاهای سرسبز انگلیس برده است. اما باید به تمام نکات قوت فیلم موسیقی متن شنیدنی آهنگساز دانیل پمبرتون را نیز اضافه کرد. پمبرتون نه تنها موفق میشود جلوهای از دوره ویکتوریای را با تمام سازهای زهی مورد انتظار به تصویر بکشد، بلکه توانسته سنت را با مدرنیته درون انولا هلمز ترکیب کند و یک موسیقی سرعتی جالب شکل دهد.
در مجموع، 'Enola Holmes' با بازیگران عالی و فیلمنامهای هوشمند یک ماجراجویی مفرح و سرحال است. البته این حقیقت ساده وجود دارد که رمز و رازهای اصلی فیلم بسیار ساده و برخی از شخصیتها دو بعدی هستند، اما بازیگران اصلیِ فیلم با بازیهای خوب خود انولا هلمز را به راحتی خواستنی کرده اند. در پایان به نظر میرسد که این فیلم دنبالههایی احتمالی را داشته باشد و اگر کاویل و بابی براون میخواهند برای حل رمز و راز بیشتر با هم همکاری کنند، بازگشت به چنین اثری خوب و امیدوار کننده خواهد بود.
- ۹۹/۰۷/۰۵
خوووب بود