اسپایک لی یک فیلم هنری تأثیرگذار ارائه کرده!
اسپایک لی فیلمسازی است که کارنامه کاری اش به طور پیوسته درخشان نبوده است. با نگاهی به لیست فیلم هایش چشمان ما با آثاری چون "تابستان سام" و "او از من متنفر است" برخورد می کند که انصافاً فیلم های بدی هستند، اما شاید لکه سیاه فیلمسازی اسپایک لی بازسازی مخوف و به شدت افتضاح او از نسخه کره ای فیلم اولدبوی باشد. البته همین کارگردان فیلم قابل دفاع مالکوم ایکس را دارد و جالب اینجاست که او در این فیلم، مالکوم را یک انسان عجیب نمایش نمی دهد بلکه او را یک انسان واقعی و با نقص به نمایش می گذارد. اما همیشه برای من این سوال بوده و کماکان هست که چرا سازنده فیلم ظریفی چون مالکوم، می خواسته اولدبوی را بازسازی کند؟! به طور کلی در کارنامه اسپایک لی داستان های مربوط به جامعه سیاه پوستان، همیشه دارای یک جاذبه ای است که بیننده را با خود همراه می کند. شاید من اشتباه می کنم، شاید من دچار کج فهمی شده ام و شاید اتفاقی و تصادفی باشد، اما به نظر می رسد که دولت تحت امر ترامپ و شخص کثیف ترامپ، آتش زیر خاکستر این فیلمساز را دوباره شعله ور کرده، و او را از خواب زمستانی فیلمسازی اش بیدار کرده است. در روزگاری که فریاد سیاه و غیر سیاه از ناعدالتی خود به خود بلند است، دلقک احمقی چون ترامپ نیز با گرایشش به ترویج نژادپرستی و برتری سفید، باعث شده ناله ها و گریه های در خلوت تبدیل به شعار هایی مهیج شود که نه تنها در ایالات متحده بلکه صدایش در سراسر جهان بلند شده است. جالب اینجاست که مردم سیاه پوست سالها است که در حال فریاد زدن هستند، اما برای اولین بار در مدت زمان طولانی، بقیه جهان نیز به طور جدی می پرسند این بی عدالتی تا به کی و چرا؟!
اما در سینما اگر توجه ویژه ای هم به فیلمی با محوریت سیاه پوستان شده، بی دلیل نبوده است. مثال بارز و روشن این موضوع اسکار سال ۲۰۱۷ است. در سال ۲۰۱۷، Moonlight، یک فیلم مستقل در مورد مبارزات یک مرد همجنسگرا- سیاه تولید شد، آن هم توسط یک کارگردان ناشناس در آن زمان (بری جنکینز)، این اثر برنده بهترین فیلم در جوایز اسکار شد، در حالی که آن سال به نظر فیلم شایسته لالالند بود. البته در همین سال فیلم جردن پیل که یک اثر ترسناک روانشناختی در مورد نژادپرستی و برده داری مدرن بود نیز خیلی تحویل گرفته نشد. همچنین در این سالها با فشار به بدنه سینمای هالیوود امثال پلنگ سیاه که برای هالیوود ابزار سود بوده اند نیز تحویل گرفته شده اند. اما شخص اسپایک لی نیز در این سالها یک فیلم محبوب در قامت مالکوم داشته و آن فیلم بلکککلنزمن بوده است. این فیلم اولین اثر اسپایک لی بود که در جوایز آکادمی نامزد بهترین فیلم شد. و همچنین با این فیلم خود اسپایک لی نیز برای اولین بار نامزد دریافت جایزه بهترین کارگردانی آکادمی اسکار شد، و در نهایت برای این فیلم برنده اسکار بهترین فیلمنامه اقتباسی نیز گشت. اما حالا فیلم جدید اسپایک لی یعنی Da 5 Bloods یک اثر هنری متفاوت و تأثیر گذار می باشد.
فیلم Da 5 Bloods یا پنج خون اثر کامل یا شاهکاری نیست (و بعداً به آن خواهم رسید) اما مهم و به موقع است. این فیلم مانند BlackKklansman و برخی از بهترین کارهای لی، به نظر توسط فیلمسازی ساخته شده که بیدار و عصبانی است و همچنین حرفی برای گفتن دارد. مصاحبه وی باتروِر نوآ طنزپرداز سیاسی را بررسی کنید و سپس این فیلم را تماشا کنید - آن موقع شاهد صدای او خواهید بود که از طریق شخصیت ها به درون ذهن شما نفوذ می کند، خود جسورانه اسپایک لی در پس پرده فیلمش دیده می شود و حرف دلش را با صداقت فریاد می زند. هسته اصلی این اثر صداقت و عصبانیت واقعی جامعه درد کشیده سیاه است. در حالی که Malcolm X یک پنجره رو به گذشته بود، اما BlackKklansman و Da 5 Bloods آینه و نقشه راهی برای امروز این جامعه است. لحظاتی در فیلم جدید لی وجود دارد که الکتریسیته فعال در آن، بیننده را به خودش جذب می کند. بدون هیچ شکی صدای عصبانی و قدرتمند این فیلم غیر قابل انکار و چشم پوشی است. اگر این فیلم جنگی و حماسی را به پنج پارت یا قسمت تقسیم کنیم یک قسمت مهاجمان صندوق گمشده است، یک قسمت The Goonies یا احمق ها و سه قسمت غلاف تمامفلزی آن هم با تأکید ویژه بر تاریخ سیاه پوستان - چنین چیزی را فقط اسپایک لی می تواند اجرا کند. از مونتاژ افتتاحیه تا سکانس های بعد آن، این فیلم یک مأموریت 155 دقیقه ای است که به طور همزمان (و شیک) به آموزش و سرگرمی می پردازد. لی از طریق فلاش بک هایی وقایع زندگی واقعی و همچنین اتفاقاتی که شخصیت های فیلم مجبور به تحمل آن بودند را نمایش می دهد، در واقع او خطی را در طول تاریخ ترسیم می کند تا ثابت کند که چیزهای زیادی تغییر نکرده است.
فیلم داستان چهار کهنه سرباز سیاه پوست باقی مانده از جنگ ویتنام را دنبال می کند که تصمیم می گیرند دوباره سفری به ویتنام انجام دهند، هدف آنها از این سفر به قلب جنگل های جنگ زده ویتنام، جمع آوری بقایای یکی از همرزمان و برادران خونی خود (چادویک بوزمن) و همچنین کشف طلاهای به خاک سپرده خود در دل جنگل های مخوف ویتنام می باشد. اما آنچه که این فیلم واقعاً درمورد آن است، پیرامون مردهای میانسال سیاه پوستی است که از کشور خود خارج می شوند تا واقعیت خود را کشف کنند. اسپایک لی در شروع فیلم به گفتگو در مورد تاریخ آمریکا، زندگی سیاه و سفید، سینمای هالیوود و ریاست دونالد ترامپ می پردازد - موضوعاتی که اخیراً توسط اعتراضات به قتل بی رحمانه جورج فلوید در سراسر جهان تقویت شده است. رویکرد اسپایک لی به این موارد بسیار پرانرژی و بازیگوشانه می باشد. کیفیت زنده فیلمبرداری و قاب های او از همان ابتدا ما را هوشیار و مطمئن می کند که با چیز خاصی روبرو خواهیم شد. امضای نبوغانه لی در سراسر Da 5 Bloods وجود دارد، و مانند بهترین فیلم های او، این نبوغ به راحتی پردازش یا هضم نمی شود. البته این رویه گاهی ما را عصبانی، متحرک و اغلب از نوع خوب شوکه می کند. اما زیبایی شناسی مماس با عصبانیت درونی اسپایک لی، همراه با کاوش در زمینه های تاریخی و معاصر، ثابت می کند که این فیلم معادل سینمایی یک جریان الکتریکی فعالِ خالص است.
اسپایک لی در طول فیلم یکپارچه بین گذشته و حال حاضر در حرکت است، آن هم با استفاده از نسبت های مختلف دوربین برای نشان دادن زمان. برخلاف آنچه اسکورسیزی در The Irishman انجام داد، لی در صحنه های فلاش بک سن شخصیت های میانسال - شامل پل (دلروی لیندو)، ملوین (ایسایا ویتلک جونیور)، اوتیس (کلارک پیترز) و ادی (نورم لوئیس) را کم نمی کند. در طول این سکانس های فلش بکی، آنها میانسال باقی می مانند و در کنار نورمن با بازی چادویک بوزمن می جنگند. با انجام این، لی لایه ای از نبوغ فتنه انگیز خود را به اثر تزریق می کند، و سکانس های شیک و گاهاً شبیه به رویایی را خلق می کند. خود بوزمن در این صحنه ها کاملاً یک قهرمان است. حتی هنگامی که بقیه شخصیت ها سقوط می کنند و ناامید می شوند، شخصیت نورمن همیشه یک جنگجو کاملی است که بی باک به جنگ می رود و همیشه حرف های ظاهراً درستی برای گفتن دارد. در واقع اینگونه است که برادران او را به یاد می آورند. مهم ترین و شاید قدرتمندترین موضوعی که شخصیت استورمین نورمن در مورد آن می گوید این است که: جنگ برای پول است، و پول برای جنگ. جالب است دیالوگی در فیلم توسط شخصیت نورمن گفته می شود که خوراک ظلم امروز پلیس آمریکا بر رنگین پوستان است. نورمن می گوید: هر وقت از درب جلو خانه خودم بیرون می روم، پلیس را در حال گشت زنی در محله خودم می بینم، این دیالوگ مصداق بارز فشار پلیس آمریکا بر محلات سیاه پوست نشین است.
کاملاً محسوس است که این فیلم در مورد زیر پای گذاشتن کرامت های انسانی پیرامون رنگین پوستان است. در واقع اسپایک لی ارزش های نادیده گرفته شده این جامعه را به رخ جهانیان می کشد. برای سالها و سالها به آمریکایی های آفریقایی تبار گفته می شد که اگر به همراه سفید پوستان به جنگ بروند، به آنها آزادی داده می شود. اما بارها و بارها این جامعه نقش پیاده نظام سیاست مداران سفیدِ کاخ سفید را بازی کردند اما آنها تا به امروز نه به رسمیت شناخته شده اند و نه از ظلم رهایی یافته اند. پلیس همچنان در حال گشت زنی در محلات سیاه پوستان است، دقیقاً مانند پنجاه سال پیش. پلیس هنوز هم با سیاهپوستان مانند پنجاه سال پیش و بعد از آن، مثل مجرم رفتار می کند. البته فیلم اسپایک لی به لطف اعتراضات جنبش "Black Lives Matter" یا جان سیاه پوستان مهم است بیشتر قابل لمس خواهد بود، و این اتفاق از ذهنیت به روز فیلمساز است که فیلمش با حرف روز مردم هم قدم است. اما پرسش اینجاست که این هم زمانی و هم صدایی فیلم چطور اتفاق افتاده است؟! چرا که این اعتراضات تنها از دو هفته پیش آغاز شد. اما تماشای فیلم در برابر همه چیزهایی که در حال حاضر در ایالات متحده ( جهان) اتفاق می افتد، به ویژه لحظه های پایانی فیلم، این امر را بیش از پیش تحت تأثیر قرار می دهد.
این فیلم همچنین به دلیل چگونگی نمایش حال امروز ویتنام بسیار عالی است. برای طولانی ترین زمان ممکن، تصویر هالیوود از جنگ ویتنام با تعصبی نژادپرستانه روبرو بود. آمریکایی ها در فیلم های مربوط به جنگ ویتنام خود را به عنوان قهرمانان و ناجیان در برابر مردان وحشی نقاشی می کردند. آمریکا و هالیوود از طریق فیلم هایی مانند رمبو، سربازان خود، به ویژه سربازان سفیدپوست را به عنوان بازمانده هایی که برای نجات و خیرخواهی درگیر جنگ بودند به نمایش می گذاشت. اما همه می دانیم این تصویر دور از واقعیت بود. در واقع امثال رمبو چیزی نبودند جز اسطوره ای که به عنوان پروپاگاندا سیاسی ایجاد شدند و از آن استفاده ابزاری جهت اهداف شوم آمریکایی ها شد. اما در Da 5 Bloods ، اسپایک لی منظره ای از طرف دیگر ماجرا را نشان می دهد. این فقط آمریکایی ها نیستند که متحمل رنج شدند، مردم ویتنامی به دست سربازان آمریکایی نیز متحمل رنج و سختی فراوانی شدند - پدران و برادران و کودکان زیادی در این جنگ جان خود را از دست دادند. و این فیلم توانسته قسمتی واقعی تر از جنگ ویتنام را نیز به جهان نشان دهد.
مشکلی که در مورد Da 5 Bloods وجود دارد این است که وقتی داستان از نظر موضوعی غنی است، خود سفر می تواند یک کلنجار باشد. برای مثال در فیلم صحنه ای وجود دارد که شخصیت ها فکر می کنند طلاها از بین رفته است، درست لحظاتی بعد پیچ و تاب هایی برای شخصیت های جانبی شکل می گیرد که کاملاً مسطح و اضافی هستند. شخصیت های مکملی مثل گروه مین یاب فرانسوی در فیلم وجود دارند که خیلی احساس مورد نیاز بودن به من بیننده نمی دهند. در حقیقت، با اجرای 150 دقیقه فیلم، با توجه به فرضیه موجود در کار، احساس اندکی طولانی بودن در فیلم احساس می شود. اوج فیلم که عمداً یادآور صحنه های رمبو است، هیچ کاری برای من نکرد. اما به نظر من عمده مشکل فیلم پرداخت نامناسب شخصیت های گروه پنج خون است. تنها کاری که با اکثر آنها صورت پذیرفته این است که به دلیل رنگ پوستشان، هر کدام سختی های مختلفی کشیده اند و در حال حاضر نیز با مشکلاتی روبرو هستند. البته هر کدام از آنها می خواهند از طلا برای هدفی متفاوت استفاده کنند که این یکی از درگیری های فیلم را تشکیل می دهد. به طور حتم جالب ترین شخصیت فیلم پُل است که از "اختلال اظطراب پس از سانحه" برخوردار است. او همچنین با افتخار کلاه "Make America Great Again" را می پوشد و اعلام می کند که به ترامپ رای داده است. با این کار، لی و ویلموت (فیلمنامه نویس) پیچیدگی چشم انداز سیاسی ایالات متحده را برجسته می کنند، خصوصاً در مورد دولت ترامپ. یکی از چالش های این اثر ترکیب چند ژانر بایکدیگر است. اساساً میکس ژانر نیاز به یک قصه چند لایه با شخصیت های غنی دارد. اما فیلم اسپایک لی هرچند در ظاهر قصه بدی ندارد، اما در شخصیت سازی و شخصیت پردازی مشکل بزرگی دارد. در نگاهی کلی Da 5 Bloods ترکیبی از چند ژانر بیش از حد است که برای قصه چنین فیلمی اضافه به نظر می رسد. به طور خلاصه، این فیلم شامل یک رابطه نادرست پدر و پسری است که شایسته درام مخصوص خودش می باشد، همچنین در فیلم یک تروما از نوع اختلال اضطراب پس از سانحه داریم که مستقیم از فیلم های روانشناختی گرفته شده و نیاز به چکش کاری بیشتر داشته است. از طرفی فیلم یک نقشه شکار گنج از نوع آثار وسترن در دل خود جای داده که این نیز خود جای کار داشته است، البته باید به همه اینها لحن کمدی دوستانه را نیز اضافه کنید و همچنین یک تفسیر اجتماعی و لیست ادامه می یابد و ادامه...! تمام این مخلوط ژانرها و لحنها ممکن است بعضی اوقات باعث گیج شدن بیننده در مواجه با صحنه های مختلف شود و این چیز خوبی نیست. با این گفته متوجه می شویم که جدیدترین فیلم اسپایک لی احساسات مختلفی را در طول فیلم ایجاد می کند.
درنهایت، در حالی که Da 5 Bloods فیلم بزرگ یا شاهکاری نیست (همانطور که گفته شد، برخی از زیرمجموعه ها به طرز چشمگیری در جای خود قرار ندارند)، اما هنوز هم ارزش آن را دارد که به درون جهان آن غوطه ور شوید. لااقل برای من اثبات شد که فیلم BlackKklansman فقط یک اتفاق ناگهانی مثبت در ادامه روند مثبت این کارگردان نبود، اسپایک لی در پشت دوربین فیلم جدیدش بسیار بیدار و غرق در جهان ذهنی خود می باشد، و من برای این کار او احترام خاصی قائل می شوم. او بیننده را به یک داستان قابل دسترسی در مورد چهار پیرمرد قدیمی می رساند که در حال جستجوی خاطرات دردناک و گذشته خشونت آمیز خود هستند، اما به جای ترمیم آن زخم ها به عنوان یک فیلم معمولی تر، او با چگونگی ماندگاری و باز بودن آن زخم ها روبرو می شود. مشابه بسیاری از چالش برانگیزترین و ماندگارترین فیلم های لی، Da 5 Bloods مملو از لحن های ناسازگار و جابجایی های شدید از یک صحنه به صحنه دیگر است. این فیلم اغلب سرگرم کننده، هیجان انگیز و لذت بخش است آن هم به عنوان یک داستان در مورد حرص و آز و جنگ، درست مانند BlacKkKlansman که در سطح اساسی خود به عنوان یک تریلر پلیسی کار می کرد. فیلمساز با نمایش فیلمی از مارتین لوتر کینگ، تماشاگر را رها می کند: "آمریکا هرگز برای من آمریکا نبود ، اما با این وجود قسم می خورم: آمریکا خواهد بود."! این سخنرانی دقیقاً یک سال قبل از ترور وی صورت گرفت، و پیامدهای آن بسیار ناگوار بود. فیلم Da 5 Bloods یادآوری بسیار مهمی است که کشور ایالات متحده با وعده های دروغین توسط مهاجران و بردگان ساخته شده است. در نتیجه تا زمانی که همه نژاد ها با هم نباشند، هیچگاه صلح برقرار نخواهد شد. شاید صلح گنجینه دفن شده این کشور است - شاید. در پایان می توان گفت اسپایک لی یک فیلم هنری تأثیرگذار ارائه کرده است.