نوشتن این مطلب برای من درد دارد - اما Scoob بد بود. و واقعاً منظورم این است که امیدوار بودم این انیمیشن عالی باشد - اما این طور نیست. فیلم جدید Scooby-Doo (اسکوبی دوو) در مجموع مسخره اما گاهی جالب است. فیلم انیمیشنی جدید اسکوبی دوو با عنوان اسکوب تعداد زیادی از شخصیت های کلاسیک شرکت هانا - باربارا را به روز رسانی کرده است. خیلی ها مثل من از کودکی یا نوجوانی با جمله معروف "اسکوبی دووبی دوو" آشنا شده ایم. بدون تردید یکی از کارتون های کلاسیک شرکت هانا - باربارا همین اسکوبی دوو است. گواه این موضوع تولید بیش از بیست اثر تلوزیونی و دو فیلم سینمایی هالیوودی از اسکوبی دوو می باشد. البته از آخرین حضور سینمایی اسکوبی بر پرده سینما 16 سال می گذرد - پس در نتیجه اعلام تولید یک انیمیشن سینمایی تحت عنوان اسکوب! بسیار هیجان انگیز بود. مانند فیلم های زیادی از امسال، بحران COVID-19 امیدهای این اثر را نیز برای اکران در سینما ها به باد داد. اما به نظر من اسکوب با این فضای مسخره و به شدت تلوزیونی کیفیت ساختاری و داستانی اش شانس آورده این گونه به نمایش عموم در آمده است.
اسکوب فقط سعی در ساختن یک دنیای سینمایی و کسب درآمد سریع با استفاده از یک طرح و فرمول بسیار ساده دارد. برای دیدن انیمیشن اسکوب باید سطح انتظارات خود از این کار را به شدت پایین بیاورید، و آن موقع احتمالاً از این اثر لذت خواهید برد. لازم است بدانید از نظر هنری یا سطح انیمیشن اسکوب فاصله زیادی با آثار سینمایی دارد و بیشتر شبیه به بازی های ویدئویی است تا فیلم انیمیشنی بلند سینمایی. از طرفی نیز این یک فیلم کاملاً اسکوبی دوویی است. منطورم از یک فیلم اسکوبی دوویی یعنی این که تقریباً مرتبط به خود اسکوبی دوو است تا اطرافیان او، و همچنین این اثر به سبک دیگر کار های کارتونی و سینمایی اسکوبی رمز و راز گونه هم نیست. اگرچه این انیمیشن دنیای شگفت انگیزی را برای فعالیت تیم شخصیتی معروف خود ایجاد می کند، اما خیلی از این طراحی های جالب در روند پیشرفت کار بی جواب و بدون توجه رها می شود. در واقع از منظر شخصیت پردازی لحظاتی این انیمیشن به فاجعه ای خسته کننده بدل می شود. اما از سمتی دیگر این کار بسیار رنگارنگ با کمدی های ساده انگارانه و سرخوش و همچنین اکشنی قابل توجه است. بنابراین اگر از اسکوب انتظار یک انیمیشن زیبا، صریح و خیره کننده را دارید که در مورد یک سگ سخن گو جالب است، سخت در اشتباه هستید. اسکوب یک اثر بسیار معمولی با درون مایه داستانِ دوستی و نجات جهان از دست شروری تکراری است، که احتمالاً در لحظاتی از دیدن آن احساس اوقات خوشی را نیز خواهید داشت.
کارگردان این انیمیشن یعنی (Tony Cervone) یکی از مطرح ترین کارتون ساز های تلوزیونی در دو دهه گذشته بوده است، و همین باعث شده او با عشقِ خاصی به پروژه تولید اسکوبی دوو وارد شود، چرا که با نگاهی به سابقه او متوجه می شویم این کارگردان هم در سریال های محبوب اسکوبی در سال های اخیر نقش مستقیم داشته و هم در خلق جهان گسترده کارتونی آن نقش پر رنگی را ایفا کرده است. در این فیلم و در شروع آن ما نگاهی به سرچشمه ارتباط بین اسکوبی و شگی می اندازیم، و شاهد می شویم که چگونه دوستی فزاینده بین این دو شکل گرفت. اما با این حال، به علت ضعف در فیلمنامه خیلی سریع ریتم تند آن ما را وارد ماجرایی می کند که نتیجه آن خیلی چنگی به دل نمی زند. تشکیل تیم پنج نفره معروف در کودکی خیلی سریع و ساده نمایش داده می شود، و بدون هیچ واکاوی آنها خیلی زود بزرگ می شوند. البته بدون تردید این بخش اولیه دوستی شگی و اسکوبی و همچنین تشکیل تیم قهرمانان جوان ماجراجو و دلهره آنها برای پرده برداری از کارهای عجیب و غریب به راحتی یکی از جذاب ترین قسمت های فیلم است، اما ادامه و بزرگی قصه آنها که به رسم روزگار جدید گِره به سبک داستان های ابرقهرمانی می خورد چنگی به دل نمی زند. من دوست داشتم این تیم همان حل پرونده های حریصانه و ماجراجویانه جنایی را در پیش می گرفتند تا حل معمای مسخره ای که جهان را تهدید می کند.
با پیشرفت فیلم یک چیز برای من مشخص شد. من واقعاً معتقدم داستانی که در این فیلم گفته می شود - بیانش به عنوان یک سریال یا فیلم تلویزیونی موثرتر بود. در یک سریال تلویزیونی، چندین فلاش بک وجود دارد که اطلاعات بیشتری در مورد گروه و چگونگی پیشرفت ارتباط آنها به عنوان یک گروه با گذشت زمان ایجاد می کند. اما در این فیلم کمبود زمان باعث شده همه ارتباطات گنگ و ناپایدار باشد. در کل، من واقعاً از تماشای اسکوب در لحظاتی لذت هم بردم - اما دوستی اسکوبی و شگی به عنوان محور اصلی فیلم خوب از کار در نیامده یا بهتر است بکویم خیلی پیش پا افتاده پرداخت شده است. افسوس این فیلمی نیست که امثال من انتظار داشتیم، اما به هر حال اسکوب به جذابیت شخصیت های ناچیزش پیش می رود. البته ناگفته نماند به لطف تیم تولید کاملاً هنرمند در کارتون سازی ما شاهد دنیای بصری کم ذوق اما جذابی هستیم که می خواهید گاهی در آن زندگی کنید و آن را لمس کنید. تفاوت های ظریف این انیمیشن با دیگر آثار انیمیشنی بزرگ سینمایی در نورپردازی و عمق دقیق و چشمگیری است که در اسکوب وجود دارد. این گرما و شور از سبک کارتونی سازندگان آن است که پدیدار شده است، گرمی که بسیاری از فیلمهای انیمیشن مدرن فاقد آن هستند. لحطات زیادی در این کار وجود دارد که فیلمنامه با تصاویری که می بینیم تناسب یا هم پوشانی خاصی ندارند، ولی به لطف تصویر سازی درست فضا، بیننده داستان را نادیده می گیرد و چشم به جذابیت های بصری می دوزد. با این وجود شوخی های داخل فیلم بسیار سبک، ناچیز، سطحی و بد هستند، مخصوصاً شوخی با فرهنگ عامه امروزی مثل شوخی با نتفلیکس و برادران همسورث.
شاید برخی از ارجاعات داخل فیلم جالب باشند، اما همان طور که گفتم بسیار سطحی هستند. خیلی از ارجاعات به گذشته این جهان کارتونی است، که نشانگر این است سازندگان عاشق تاریخ شرکت هانا باربرا بوده اند. برای مثال شاید خیلی ها ندانند که شخصیت های مورد توجه این کار یعنی شاهین آبی (Blue Falcon) و دینومات سگ شگفت انگیز (Dynomutt) مستقیماً از آثار گذشته همین شرکت هانا باربارا است که گرفته و بازآوری شده اند. اما در قسمت صداپیشگان کار نیز باید به این توجه داشت به جز گوینده اسکوبی دوو که عالی است و جیسون آیزاکس که صدای شرور کار را جذاب در آورده است، دیگر صداها بسیار معمولی و در حد خوب هستند. در نیمه اول و دوم فیلم، انیمیشن کمی آرام تر و سبک تر است، اما در پرده پایانی حجم اکشن زیاد و موقعیت های مکانی فراوان و حجم بالای حوادث فوق طبیعی باعث می شود که انیماتور ها بیشتر مهارت های خود را نشان دهند. به طور کلی کودکان در خانه مانده به خاطر قرنطینه خانگی از ترس کرونا از هر سنی، احتمالاً جذب این انیمیشن خواهند شد. اما ممکن است والدین آنها به اندازه تماشاگران جوان درگیر این داستان نباشند، اما شاید وجود برخی شوخی های احمقانه و ظاهر شخصیت های کلاسیک برای سرگرمی بزرگسالان نیز کافی باشد. در نهایت انیمیشن سینمایی اسکوب با تمام ضعف های ریز و درشتش احتمالاً درب تولید آثار سینمایی از گذشته خاطره انگیز شرکت هانا باربارا را باز می کند.