هر از چند گاهی دوست داران فیلم و سینما به برخی از آثار با داستانهای عاشقانه کلاسیک مانند "رومئو و ژولیت"، "کازابلانکا" و البته فیلم "تایتانیک" ساخته جیمز کامرون رجوع می کنند. تا به امروز، مردم هنوز هم فیلم تایتانیک را به خاطر می آورند و شاید مثل من دوباره مرورش می کنند. اما سوال اینجاست که بعد از گذشت بیش از بیست سال از نمایش فیلم، آیا احساسات هنوز هم نسبت به آن مثبت است یا خیر؟! من بعد از تماشای دوباره فیلم از دوستانم و برخی از دوستانِ دوستانم پرسیدم که احساسشان در حال حاضر پیرامون فیلم بلاکباستر تایتانیک چیست؟! با کمال تعجب تعداد زیادی از آنها نظر موافقی درباره فیلم جیمز کامرون نداشتند که برنده ۱۱ جایزه اسکار شده است.
اندکی قبل تر نیز از برخی کارشناسان سینمایی شنیده بودم که می گفتند این فیلم بدتر از چیزی است که امثال من به آن باور داریم. اما نظر من همواره این بود که تایتانیک یک منظره چشمگیر و باشکوه است؛ که علی رغم کلیشه ای بودن یک کار فنی دیدنی نیز هست. من به یاد می آورم که اولین مرتبه ای که TITANIC را دیده بودم از شدت تحسینِ آنچه که جیمز کامرون انجام داده بود وحشت زده شده بودم. فیلم از لحاظ سینمایی بسیار گسترده و حیرت انگیز بود و شاید حماسه تراژیک تایتانیک را نیز به شکل جالبی به تصویر کشیده بود که به نظر قابل لمس می آمد. اما، بر خلاف اکثر فیلم های فاجعه ای که قبل یا بعد از آن آمده بودند، TITANIC بیشتر یک درام عاشقانه بود تا یک بلاکباستر سینمایی اکشن.
این واقعیت را نمی توان کتمان کرد که داستان عاشقانه دختر جوان ثروتمندی که عاشق هنرمند فقیری می شود، برای عامه مردم سرگرم کننده است، تازه تصور کنید که این رمانس در کشتی بزرگ تایتانیک هم رُخ می دهد. جَک و رُز عاشقان کشتی عذابی هستند که پایانش چیزی جز یک تراژدی وحشتناک نبود. فراموش نکنید که از نظر خیلی ها تایتانیک بزرگترین فیلم تمام دوران است. اما همچنین خیلی ها به دست آورد هایی که تایتانیک به آن رسیده احترام می گذارند، اما باور دارند این فیلم اثر خوبی نیست. جیمز کامرون چون اسپیلبرگ از پیشگامان سرگرمی بر روی پرده بزرگ نقره ای است.
از ترمیناتور گرفته تا بیگانگان و از تایتانیک تا آواتار، کامرون همواره استاد آثار جاه طلبانه بوده و هر فیلم او چیزی ولو ناچیز به این صنعت اضافه کرده است. اشتیاق و سخت کوشی کامرون را می توان با هر سکانس دقیق و پر دردش در تایتانیک، هر شات نفس گیر کشتی و هر بازیگر کاریزماتیکی که او راهنمایی می کند، مشاهده کرد. کامرون در تایتانیک فیلمی با شخصیت های غنی نساخته تا روایتش را جذاب تر جلوه دهد، بلکه او یک روایت جمع و جور و ساده را بی عیب و نقص تحویل بیننده داده است.
جیمز کامرون یک فیلمساز غایی و کامل در سیستم هالیوود است، که همیشه نوک پیکان کارش را به جای روایت پر از نکته به سمت تکنولوژی سوق می دهد. فیلم های کامرون در قصه گویی بیشتر به ساختار کلیشه ای تکیه می کنند تا آزمایش های تجسمی خاص و همین شاید خیلی ها را از فیلمی چون تایتانیک ناراضی کند. گاهی شاید من نیز با نقد های منفی تایتانیک پیرامون کلیشه همراه می شوم، زیرا لحظاتی تماشای مکرر آنها دشوار می شود. اساساً چیزی که تایتانیک را در لحظاتی غیرقابل تحمل می سازد شخصیت های به نظر بی ایمان و گاهاً غیر منطقی در مرکز آن است.
جک و رُز ایده آل های عاشقانه ای هستند که از فیلم های کلاسیک هالیوود جدا شده اند. چنین مضمونی بیشتر شبیه به آثار رمانتیک دهه ۵۰ میلادی است. همچنین نکته ای پیرامون بازی ستاره های فیلم یعنی دیکاپریو و وینسلت وجود دارد، نمی خواهم بگویم این دو در سال ۱۹۹۷ بازیگران بدی بودند، اما شما می توانید هر فیلمی را که آنها در آن بازی کرده اند بلافاصله قبل و بعد از TITANIC انتخاب کنید و متوجه تفاوت کیفیت حیرت آور عملکرد آنها شوید. لازم است این را نیز بگویم که فقط به این دلیل که نیمه سوم و پایان فیلم بسیار پُر تنش و اکشن تر است، سه ساعت قبل آن مشتق و شیرین نمی شود. وقتی فیلمی در مقیاسی مانند تایتانیک ساخته می شود، مخاطب کمی بیشتر از آنچه بدست آورده محتاج اطلاعات داستانی و شخصیتی است. برای مثال طبقات کشتی نشانگر تفاوت ساختار فرهنگی و معیشتی مسافران است، اما این تفاوت به کلیشه ای ترین و ساده ترین حالت نمایش داده می شود، یعنی به گونه ای که ثروتمندان متکبر هستند و فرودستان عموماً دلنشین و شاد. کاراکتر شرور (کال) نیز حتی وقتی سعی می کند جَک و رُز را بُکشد، با یک شخصیتِ کارتونی شرور هم مرز است.
ویرایش کنراد باف و فیلمبرداری راسل کارپنتر هر دو با راهنمایی جیمز کامرون خارج از دستاوردهای جلوه های ویژه این پروژه از نکات خوب فیلم هستند. فیلم تایتانیک اثر تکنیکی خوبی بود که اسکار به شدت آن را تحویل گرفت، اما آواتار از لحاظ فنی بسیار پیشرفته تر از TITANIC بود اما از کسب جوایز برتر در اسکار به دلایل عجیبی دور ماند. شاید تایتانیک هرگز بیش از یک فیلم خوب و جلوه های ویژه عالی نبود. "تایتانیک" تقریباً یک داستان عاشقانه شبیه به افسانه ها است، بنابراین این نوع شخصیت ها تا زمانی که مخاطب بتواند آنها را دوست داشته باشد، کاملاً کار می کنند. شکی نیست که تایتانیک به عنوان سنگ بنایی خاص در تاریخ هالیوود باقی خواهد ماند، اما من بسیار تردید دارم که باید آن را یک شاهکار سینمایی خواند. به عنوان یادگارِ اواخر دهه 1990، تایتانیک شامل همه چیزهایی است که در آن دهه ساخته شده، فیلمی بزرگ، گران و پُر از کلیشه هایی که در عین حال نهایتاً محکوم به غرق شدن بودند.