تعریف ساده فیلم: در اقتباس جدید از داستان کلاسیک محبوب و نمادین در سراسر جهان یعنی ماجراهای پینوکیو از نویسندهٔ ایتالیایی، کارلو کلودی، فیلمساز ماتئو گارونه به ریشه های معتبر داستان پینوکیو باز می گردد. گارونه با این فیلم لایو اکشن پیشگامانه که در مکان های خیره کننده ایتالیایی فیلمبرداری شده است، دنیای فانتزی غنی از رمز و راز و شگفتی را خلق می کند، که پر از لحظات درخشان، خنده دار و قابل لمس است.
معرفی فیلم: آیا پینوکیو یک فیلم کودک است؟ بله، شاید. این پاسخ تردیدآمیز به سوالی است که بسیاری از اشخاص پیش از ملاقات معمول خود با چنین فیلم هایی از خود می پرسند. اما چرا پاسخم تردید آمیز است؟ چون سابقه فیلم ساز پشت این اثر با روحیات این داستان هم خوانی خاصی ندارد. کارگردانی که بارها از داستان های جنایی برای تولید آثارش الهام گرفته و با شخصیت های تاریک سرو کار داشته آیا می تواند پینوکیو را برای ما تصویر سازی کند؟ باید چه انتظاری از او داشته باشیم؟ کارگردانی که موفقیت های بین المللی را با نمایش دنیای تجارت و جنایت کسب کرده است حالا یک فانتزی کلاسیک را سوژه قرار داده است. او سابقه داستان پردازی فانتزی پارانویایی را داشته است؛ اما پینوکیو داستان ساده ای نیست - پینوکیو، بیش از همه، فیلمی ماتئو گارونه ای است، اما مانند قصه قصهها دیگر فیلم فانتزی او نیست. در عوض، این یک تفسیر فلسفی درست از کلاسیک ادبیات کودکان ایتالیایی در اواخر صده 1800 است. کارگردان روح داستان کارلو کلودی را حفظ کرده است و این نکته بارز کار او در این فیلم است. به طور واضح گارونه تحت تأثیر تمایلات داستان پردازی فانتزی امروزی که حاکم بر هالیوود می باشد نیست. او بدون اینکه به نمونه های دیگر تولید شده از داستان پینوکیو نگاه کند، از فن آوری های موجود امروز بهترین استفاده را می کند. در حقیقت بیش هر چیز دیگر، فیلم پینوکیو گارونه با این ساختار خاصش برای آینده این داستان چالش ایجاد می کند. چرا که دیزنی در حال آماده سازی بازسازی فیلم انیمیشن مشهور خود از سال 1940 است، آن هم با یک نسخه اکشن زنده به کارگردانی رابرت زمکیس، در حالی که گیلرمو دل تورو نیز در حال کار روی نسخه استاپ موشن خود است، که توسط نتفلیکس در حال گسترش است.
از اولین سکانس فیلم، گارونه ما را به دنیای روستایی ویران شده از قحطی فرو می برد، و فیلمبرداری Nicolaj Brüel، که قبلاً با گارونه روی Dogman کار کرده بود، کمک می کند تا این دنیای باستانی، بین واقعیت و زندگی به وجود بیاید. در این لحظات تخیل هم در فیلم، با طیف وسیعی از رنگهای گرم و قهوه ای جریان دارد. همه چیز فیلم طعم واقعی دارند - حتی سرزمین اسباب بازی ها به جای رنگ های یک پارک مدرن، رنگ یک خانه روستایی را در خود جای داده است. روبرتو بنینی که در سال 2002 در فیلم پینوکیو ساخته خودش نقش آدمک چوبی را بازی کرده بود، بلافاصله در نقش پدر ژپتو در این فیلم تسلط کاملی پیدا می کند و بیننده را محو دیدن خود می کند. "من فکر کرده ام که خودم یک عروسک چوبی زیبا بسازم: اما یک عروسک شگفت انگیز، رقاص و پر تحرک، که از حصار ها و حلقه ها پرش می کند. با آن عروسک، من می خواهم به جهان گشت و گذار کنم. " این اظهار نیت ژپتو در واقع رویایی همان کارگردان است که از یک ماده اولیه مانند چوب (زندگی می سازد) به دنبال تولید سینمای شگفت انگیز است. لازم است از بازیگر جوان فدریکو ایلاپی که در پشت گریم هنرمندانه استاد مارک کولیر (هری پاتر) پنهان شده است، نیز نام ببریم چرا که او نیز کاری دشوار را عالی اجرا کرده است.
نقد و بررسی فیلم: تفسیری فانتزی و اجتماعی در یک پینوکیو برای همه سنین! پینوکیو جدید Matteo Garrone یکی از بلند پروازانه ترین اقتباس های سینمایی تا به امروز از کلاسیک محبوب کارلو کلودی است، که احساسات واقعی را برای بیننده به ارمغان می آورد. اگر چه فیلم پینوکیو به هیچ وجه به اندازه فیلم داستان داستان ها دیگر فانتزی گارونه تاریک، ترسناک و سادیسمی نیست، اما کماکان این اثر نیز هنوز نسخه ای بدون سانسور از کتاب کودکانه کلودی در قرن نوزدهم به بیننده ارائه می کند. یکی از خصوصیات نادر و بارز فیلم این است که می تواند گروه های سنی مختلط را به خود جلب کند. همان طور گفته شد این فیلم گارونه یک اقتباس کاملاً برجسته است. شاید می توانم بگویم این اثر برجسته ترین فیلمی است که توانسته با یک خیال پردازی رویایی بر مبنای یک کتاب، به یک موقعیت اجتماعی واقع بینانه بپردازد. گارونه توانسته در فیلمش جمعیت فقیر و گرسنه روستایی قرن نوزدهم ایتالیا را با خیال پردازی رویایی کتاب منبع اقتباسش عجین کند. داستان کتاب کلودی یک قصه عجیب از دگرگونی است، حیواناتی که نقش انسان ها را دارند و انسان هایی که در کالبد حیوانات در حال شکل گیری هستند. در کتاب و فیلم این ایده که یک عروسک چوبی آرزوی تبدیل شدن به یک پسر واقعی انسانی را دارد، با یک شکاف ملایم از وحشت و همچنین ترحم هایی که حالت داستان را همیشه سبز نگاه می دارد، روایت می شود.
موجودات هیولایی پراکنده در فیلم که ساخته دست استادانه مارک کولیر هستند، ممکن است از تعجب و شگفتی خنده ای را بر لب بیننده بنشانند، اما با این وجود آنها هیولا هستند. اول تر از همه آنها، البته خود پینوکیو است. در زیر صورت سفت و سخت چوبی عروسک، چشمهای درخشان و دهان متحرک ایلاپی 8 ساله وجود دارد که در حالت واسطه ای خود از یک جسم نیمه انسانی و نیمه بی جان بسیار باورپذیر است. اما در دنیایی مملو از حلزون های مادربزرگ گونه غول پیکر (ماریا پیا تیمو)، قاضی های گوریل گونه (Teco Celio) و جیرجیرک های سخنگو (داویدِ ماروتا)، یک عروسک خیمه شب بازی چوبی سخنگو چیز بزرگی نیست. داستان فیلم از جایی شروع می شود که ژپتو تصمیم به درست کردن یک عروسک چوبی زیبا می کند. او روی یک تنه چوب کار می کند که قبلاً از خود خواص تحریک آمیز و عجیب و غریب را نشان داده است و به زودی شکل یک پسر انسان را می گیرد. روبرتو بنینی در نقش ژپتو با عمق عاطفی غیر منتطره ای بازی می کند، که من را یاد فداکاری پدرانه او در نقش برنده اسکارش در فیلم "زندگی زیباست" انداخت. هنگامی که خلق پینوکیو کامل می شود، وی با خوشحالی پینوکیو را پسر خود اعلام می کند و او لباس های خود را می فروشد تا برای او یک کتاب الفبا مدرسه بخرد تا بتواند یاد بگیرد و بخواند و بنویسد. اما این شروع سفری است که در آن پینوکیو ناسپاس و نافرمان برای جلوگیری از رفتن به مدرسه هر کاری را انجام می دهد. در فیلمنامه گارونه و ماسیمو سِچرنی، ماجراهای اپیزودیک، متصل به هم پیش می رود، و این در راستای روح آزاد و عصیانگر پینوکیو است که با اکراه در جهت عدم حضور در مدرسه او می چرخد.
نگرش گارونه به نسبت دیگر اقتباس های پینوکیو از جمله نسخه خود روبرتو بنینی که احساسات متفاوتی نسبت به آزادی کودکان داشت، غم انگیزتر و حتی واقع بینانه تر است. نمونه آن صحنه های سوختن پاهای پینوکیو و به دار آویختن او توسط روباه و گربه نره است. با گذشت بیش از دو ساعت، فیلم احساس کمی طولانی بودن به بیننده القا می کند، به خصوص در صحنه های اولیه وقتی با ژپتو و مردم شهر آشنا می شویم. اما از طرفی دیگر پایان فیلم، یک جادوی ناب است. چرا که در یک سفر نسبتاً طولانی پینوکیو ارزش قربانی کردن خود برای کسانی که دوست دارد را آموخته است. دقیقاً همانگونه که پدرش ژپتو این کار را برای او انجام می دهد، و پاداشش را در پایان فیلم احساس می کند. در اکثر لحظات مخلوط کردن زمینه های طلایی گندم توسکایی با باغ های زیتون جنوب پولیا در ایتالیا، توسط فیلمبردار Nicolai Bruel عالی است. و همچنین انتخاب لوکیشن های روستایی فقیر مدیترانه ای در جوار دریا، بیننده را به یاد اوضاع سخت و دشوار زندگی مردم می اندازد. در واقع پینوکیو یک عاشقانه به سبک گارونه است، آن هم با پس زمینه های مهتابی و موسیقی متن دل انگیز و خیال انگیز داریو ماریانلی.