تولد فیلم مرگ

نقد و بررسی فیلم های روز سینمای جهان

تولد فیلم مرگ

نقد و بررسی فیلم های روز سینمای جهان

  • ۰
  • ۰

خلاصه داستان: همسر دکتر ریچارد کمبل (هریسون فورد) توسط مردی که یک دست مصنوعی دارد به قتل می‌رسد. دکتر مورد سوءظن قرار می‌گیرد و بر اساس قرائن و شواهد به اتهام قتل همسرش به اعدام محکوم می‌شود. در هنگام انتقال او با چند محکوم به یک زندان دیگر موفق به فرار می‌شود. او ظاهر خود را تغییر می‌دهد و در قسمت توانبخشی بیمارستان به مطالعه پرونده بیماران معلول می‌پردازد در حالیکه ...

در فیلم هیجان انگیز The Fugitive ساخته اندرو دیویس در سال 1993، فیلمسازان از تکنیک های مختلفی برای هدایت بیننده در داستان استفاده می کنند. سازندگان این فیلم، با بهره بردن از رنگ و روشنایی در لحظات برجسته، سعی در روایت اثر به تکنیکی ترین حالت ممکن دارند، که بینندگان عام لزوماً به آنها آگاه نیستند. فیلمسازان در این اثر از سبک ویرایش گرفته تا موسیقی، خواسته اند در پیشبرد بازی موش و گربه ای دو شخصیت اصلی فیلم بهترین پشتیبانی را انجام دهند. هر فیلم محتوایی دارد، و آن چیزی است که در صفحه نمایش مشاهده و شنیده می شود. نحوه ارائه این محتوا را فُرم  یا شکل فیلم می گویند. فُرم روشی است که سازندگان فیلم با دستکاری در آن مطالب را به بهترین شکل به بیننده ارائه می دهند. تکنیک های فیلمبرداری و تولیدِ مورد استفاده فیلمسازان در "فراری" به طور هوشمندانه از محتوای فیلم پشتیبانی می کند و آن را تا حدی بالا می برد که فراتر از انتظارات مخاطبان برای چنین فیلمی است.

تنظیم لحن: در صحنه افتتاحیه The Fugitive، بیننده با یک تقسیم نما روبرو می شود، که شامل نمایی از بالای شهر و یک زن در حال به قتل رسیدن می باشد. در حالت و نمای دوم که به صورت سیاه و سفید فیلمبرداری شده است، مشخص نیست این زن کیست، و به دلیل نحوه فیلمبرداری صحنه، مهاجم وی را به طور کامل نمی توان دید. زبان سینمایی مورد استفاده در اینجا، همان روش هایی است که توسط فیلمسازان برای ارتباط با مخاطب استفاده می شود. این دونمای تقسیم شده نشان می دهد که سازندگان می خواهند بینندگان بدانند که یک زن در حال به فتل رسیدن به شیوه وحشتناکی است و این فیلم و ماجرا در یک شهر تنظیم شده است. با توجه به اینکه واقعیت داستان ماجرای یک قتل پُر رمز و راز است، این نکته مهم می باشد که همه آنچه که در مورد مهاجم مشاهده می شود، یک چهره سایه دار است؛ و فیلمسازان با نگه داشتن هویت قاتل موضوع فیلم را تقویت نمی کنند. در این صحنه از فیلم، سازندگان هم فضا و هم زمان را دستکاری می کنند، به این ترتیب مخاطب آنچه را که در دو مکان مختلف اتفاق می افتد را مشاهده می کند و به این شکل در حالی که دوربین در مواجه با شهر است، صدای آژیرها نیز قابل شنیدن می باشد، که فرض می شود اولین گروه از مأمورین در حال رفتن به صحنه جنایت هستند. این صحنه نمایش منظره شهری پس از وقوع یک قتل را به رُخ بیننده می کشد.

ویرایش موازی: تکنیک دیگری که توسط سازندگان این فیلم به کار رفته، ویرایش موازی است، که بیننده را با دو شخصیت مختلف، در دو مکان متفاوت و در زمان های مختلف روبرو می کند. این تکنیک در صحنه ای شروع به فعال شدن می کند که در آن معاون مارشال  سم جرارد  (تامی لی جونز) با نیروهایش در محل فرار، گردهم می آیند و به نیروهای پلیس محلی دستور می دهند که دکتر ریچارد کیمبل (هریسون فورد) را پیدا کنند. کیمبل شخصی است که به جرم قتل همسرش  به اعدام محکوم شده و در حال انتقال به زندان، در یک حادثه برخورد اتوبوس محکومین با قطار فراری شده است. از این صحنه به بعد فیلم با کات خوردن از جرارد به کیمبل عقب و جلو می شود، زیرا نفر اول یعنی جرارد پیاپی قدم بعدی در تحقیقات را بررسی می کند، و دومی یعنی کیمبل همچنان به فرار ادامه می دهد. با پیشرفت فیلم، الگوهای روایتی نیز پیشرفت می کنند، مانند روشی که کیمبل علیرغم وجود تبلیغات فراوان برای یافتنش، همچنان در مکان های عمومی ظاهر می شود و فقط یک قدم جلوتر از جرارد باقی می ماند، یا می تواند به راحتی اوضاع را مدیریت و از بروز خطا جلوگیری کند. این الگوها با صحنه هایی از جمله ملاقات این دو در تونل سد، حضور کیمبل در زندان برای صحبت با زندانی دیگری که ممکن است اطلاعات مفیدی برای او داشته باشد، و موارد متعددی را که وی به بیمارستان ها می رود، می توان مشاهد کرد.

معنای ضمنی: نقض عدالت - هر فیلم دارای یک محتوا یا معنای صریح می باشد، که بسته به نیت فیلمساز و تجربه مخاطب می تواند بیان و استخراج شود. به صراحت، فراری در مورد پزشک موفقی است که به اشتباه متهم و محکوم به قتل همسرش می شود، از یک زندان فرار می کند و برای پیدا کردن مقصر واقعی، با یک مارشال باهوش و مصمم ایالات متحده آمریکا درگیر می شود، که چیزی جز به سرانجام رسیدن مأموریتش برایش مهم نیست. اساساً فیلم فراری بیان می کند بی تفاوتی در اجرای قانون حرف اول را می زند، و بی گناهی فقط یک نتیجه پس از مرگ است که شاید حاصل شود. در زیر این توصیف سطح بالا و کلی از فیلم، یک تفسیر اجتماعی در مورد سیستم قضایی پر فشار که اغلب اوقات عدالت در ایالات متحده را نقض می کند، نهفته است. این فیلم از بازپرسانی برخوردار است که به وضوح و به هیچ وجه فراتر از شواهد و قرائن فرضی اولیه و ظاهری نمی روند. آنها متکبرانه دکتر کیمبل را قاتل می خوانند و از علائم دادرسی پلیس آگاهی جهت اثبات درستی قتل بهره واقعی نمی برند. فراتر از آن، صحنه مهیبی که جرارد و کیمبل برای اولین بار با هم ملاقات می کنند نشان می دهد که جرارد فقط به گرفتن هدف خود اهمیت می دهد. در حالی که کیمبل جرارد را در محلی با اسلحه نگه داشته است، فریاد می زند: "من همسرم را نکشتم!" جرارد پاسخ می دهد ، "من اهمیتی نمی دهم!" این نشان دهنده یک عذر عملی از طرف اجرای قانون به طور کلی است، زیرا گناه یا بی گناهی فقط یک نتیجه است و هدف اصلی صرفاً گرفتن یقه و نمونه ای از محکوم یا محکومان است. این فیلم همچنین به فسادی می پردازد که اغلب توسط برخی از شرکتهای داروسازی قدرتمند دنبال می شود. در این فیلم مشخص می شود که دکتر کیمبل جلوی پیشبرد یک داروی نامناسب را گرفته، و شرکت مسئول ایجاد این دارو اقدام به ساکت کردن دکتر می کند، که اتفاقی به جای دکتر همسرش به قتل می رسد.

اجرای جسورانه ژانر: تا آنجا که به ژانر مربوط می شود، The Fugitive معمولاً یک تریلر محسوب می شود، اما می تواند به عنوان یک فیلم اکشن دارای شرایط نیز شناخته شود. این فیلم تمام زیر ساختهای یک تریلر را دارد، همانطور که یک قهرمان به اشتباه متهم شده، یک راز قتل، یک بازی موش و گربه بین شخصیت اصلی و یک شخصیت مقتدر، و یک نقشه پیچ در پیچ که دارای قهرمانی است که در کنار همه سرنخ هایی که برای اثبات بیگناهی خود دنبال می کند، مهربانی و پاکی اوست که بیننده را درگیر فیلم می کند. همچنین، این فیلم پر از انفجار، مبارزه با اسلحه، تعقیب و گریز هلی کوپتر و سایر مواردی است که ژانر اکشن را نیز شامل فیلم می کنند. تقسیم بندی های تریلر و اکشن در فیلم غالباً دست به دست هم می شوند و این فیلم خاص مطمئناً می تواند در زیر هردو ژانر قرار بگیرد. چه به عنوان یک تریلر هیجان انگیز و چه به عنوان یک اکشن، فیلم فَراری از چند نظر ابتکاری بود. در حالی که فیلم های هر دو ژانر تریلر و اکشن از موسیقی برای بهتر درک شدن فیلم استفاده می کنند، بر همین مبنا موسیقی این فیلم تقریباً در اکثر لحظات اثر شنیده می شود، و حال و هوای موسیقی متن، اکشن ها و تنش ها را هدایت می کند، و بیننده را با هیجانات و خطرات قریب الوقوع روبرو می کند.

نتیجه: فیلم فَراری یک تریلر اکشن کاملاً موفق و فوق العاده است، که نشان می دهد این ژانرها چقدر عالی هستند. اجرای قوی بازیگران اصلی و بازیگران مکمل زیاد، موسیقی خوب که به طور ناخودآگاه بیننده را در حاشیه صندلی خود نگه می دارد، و فیلمی با یک تفسیر اجتماعی در کیفرخواست اصلی خود از سیستم قضایی ظاهرا معصوم ایالات متحده، و همچنین حرص و قدرت بی حد و حصر که مشخصه شرکتهای بزرگ داروسازی است، یک اثر سینمایی محکم را شکل داده اند. همانطور که گفته شد فیلمساز از ویرایش موازی استفاده می کند تا به بیننده نشان دهد که هر دو شخصیت اصلی برای رسیدن به اهداف خود چه کاری را چگونه انجام می دهند، و به خاطر همسانی هوش این دو شخصیت، حرکات آنها به سمت اهدافشان ساختار ژانر این فیلم را تشکیل داده است. فیلم The Fugitive از آثار عرف و معمول موجود در ژانرهای اکشن یا تریلر نیست، اما فیلمنامه هوشمند، اجرای برجسته و معانی اساسی فیلم، آن را از یک فیلم معمولی پاپ کورنی دور می کند.

 

  • ۹۸/۱۲/۱۴
  • امیر پریمی

Harrison Ford

The Fugitive

Tommy Lee Jones

action

نقد فیلم

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی