تولد فیلم مرگ

نقد و بررسی فیلم های روز سینمای جهان

تولد فیلم مرگ

نقد و بررسی فیلم های روز سینمای جهان

  • ۰
  • ۰

"الکس رایدر یک اقتباس جذاب، پرتحرک و پُر از انتخاب های هوشمند است" به نظر من منطقی نیست که برای دیدن فصل اول الکس رایدر دچار درجه ای از شک و تردید باشید؛ چرا که باید به فیلم اخیر آرتمیس فاول که تقریباً همزمان با الکس رایدر منتشر شد، نگاه کرد تا به راحتی متوجه این موضوع شد که چرا این سریال یک اقتباس درست است و آن فیلم یک افتضاح کامل. مجموعه تلویزیونی جدید الکس رایدر تولید شبکه آمازون در واقع اقتباسی شگفت آور از کتاب های آنتونی هوروویتس است. این اثر یک سریال تلویزیونی یک دست، خوش فرم و شیک است، در واقع فیلمنامه گای برت از روی کتاب های هوروویتس با نظارت خود او به شکل هوشمند و درستی نوشته شده است. انتخاب های عالی از کتاب هوروویتس، باعث می شود الکس رایدر را به عنوان یکی از اقتباس موفق در نوع خودش نامید. اگر مثل من کتاب های الکس رایدر را خوانده باشید، خیلی فوری متوجه می شوید که این سریال با اقتباس از پوینت بلنک، دومین رمان هوروویتس آغاز می شود. با توجه به اقتباس شکست خورده سینمایی این کار یعنی Stormbreaker در سال ۲۰۰۶ که سودای یک فرنچایز را داشت، می توان گفت انتخاب کتاب پوینت بلنک یک حرکت عظیم و موفق در راستای پیشبرد افق دید این اثر است.

  • امیر پریمی
  • ۰
  • ۰

"فیلم ترسناک The Room زیر بار سنگین یک مفهوم بزرگ می شکند" همه ما در دوران کودکی آرزوی یک چیز جادویی را قبل به خواب رفتن داشته ایم، اما هیچکدام هم به آن آرزوی جادویی نرسیده ایم. حالا این فیلم به ظاهر ترسناک به ما نشان می دهد که چرا داشتن یک اتاق جادویی برآورده کردن آرزوها می تواند به شدت وحشتناک و عذاب آور باشد.

  • امیر پریمی
  • ۰
  • ۰

نگاهی به فیلم پام اسپرینگز (Palm Springs)

"بازی با فرمول و ایده آشنای فیلم روز گراندهاگ، البته با چاشنی انرژی مبتذل و پیچ و تاب هایی سرگرم کننده" داستان فیلم پام اسپرینگز بسیار ساده و سر راست است، وقتی در یک حلقه زمانی خاص و بی پایان گیر می کنیم، چه کنیم که زندگی تکراری ما پویایی یک زندگی سرزنده را داشته باشد؟! سازندگان این اثر فرض کرده اند همه روز گراندهاگ را قبلاً دیده اند و با ایده درگیری با حلقه زمانی آشنا هستند، بنابراین آنها به جای تمرکز روی چرایی رخداد حلقه زمانی، به زندگی شخصیت ها در حلقه زمانی تمرکز کرده اند. پام اسپرینگز یکی از آن موقعیت های نامتناهی است که ممکن است، اگر نمونه اش را ندیده اید، حداقل شاید درباره آن شنیده باشید. این فیلم مانند روز گراندهاگ یک پیام عاطفی و احساساتی با چاشنی ابتذال سبک زندگی هالیوودی در مورد ارزش بلوغ و خود شناسی و مراقبت از افراد پیرامونی انسان هاست. شخصیت های این اثر در راستای خودشناسی، به وسیله حلقه زمانی با بحران های وجودی خود درگیر هستند، و این درگیری گاهی وارد لحنی کارتونی نیز می شود. با این اوصاف این اثر قبل از هر چیزی یک کمدی رمانتیک واقعی است. پام اسپرینگز بسیار سریع با 90 دقیقه کارآمد و تراکم فوق العاده زیاد مکالمه های مهیج و لحظه های پویا به جلو حرکت می کند. این داستان ممکن است آشنا باشد، حداقل برای کسانی که یا با (Groundhog Day) بزرگ شده اند، یا ریف های مدرنی مانند Edge of Tomorrow یا Happy Death Day را تجربه کرده اند. اما تفاوت پام اسپرینگز با این آثار در اجرای تازه و بازیگوشانه آن در فرمول گنجانده شده است. با این حال، آنچه پام اسپرینگز را بیشتر از همه برجسته می کند، بازیگران آن و شیمی بزرگی است که آنها با اجرای خود نشان می دهند. اندی سامبرگ خنده دار است، کریستین میلیوتی عالی است و به بمب انرژی فیلم تبدیل می شود و جی کی سیمونز همیشه برنده ماجرا است.



  • امیر پریمی
  • ۰
  • ۰

در روزگاری که به نظر تمام مردم جهان با همه گیری ویروس کرونا روبرو شده اند، یک نکته حائز اهمیت وجود دارد، و آن همه گیری ویروسی دیگر به نام تولید یا باز آوری آثار فانتزی است که در کمپانی های تولید فیلم و سریال به همه گیری یا شیوع رسیده است. اساساً بعد از موفقیت سه گانه ارباب حلقه ها و هری پاتر در سینما و همچنین موفقیت چشمگیر بازی تاج و تخت در مدیوم تلویزیون، یک تکاپو شدید برای تولید آثار فانتزی در رسانه ها شکل گرفته است. جدا از موفقیت یا عدم موفقیت این آثار فانتزی، یک نکته قابل توجه است و آن شخم زدن داستان های افسانه ای کلاسیک برای هماهنگی با حال امروز جوامع غربی و به طور کلی جهان است. سریال فانتزی و جدید نتفلیکس با نام نفرین شده (Cursed) نیز از این دسته مستثنی نیست. این اثر فانتزی و ماجراجویی ساخته فرانک میلر با تغییرات عمده در افسانه کلاسیک شاه آرتور پا به میدان رقابت با آثار فانتزی گذاشته است. نفرین شده اقتباسی متفاوت از افسانه‌های دنیای شاه آرتور و داستان نیموئه (بانوی دریاچه) را به تصویر می کشد. نیموئه یک دختر جوان است که استعداد نهفته و مرموزی در خود دارد و سرنوشت او این خواهد بود که به یک شخص قدرتمند و البته محزون تبدیل شود. البته باید توجه داشت داستان سریال نفرین شده فقط یک پیچش جنسیتی بر روی یک داستان قدیمی نیست بلکه یک ماجراجویی به ظاهر حماسی است که حول یک ترفند ساده با عواقب شبیه به دومینو می چرخد. تصور کنید چه اتفاقی می افتد اگر شمشیر افسانه ای اکس‌کالیبور - که برای یک پادشاه واقعی منظور شده است - یک ملکه را انتخاب کند؟! پاسخ به این سوال ساده است، چنین رویکردی باعث شده نفرین شده یک اثر فمینیستی برای ارتباط با لحن حاکم بر عصر جدید باشد. و البته یک نکته دیگر به خوراک معمول چنین آثاری بدل گشته و آن هم اشاره ای به هم جنس گرایی و حضور بازیگران رنگین پوست در قامت افراد به شدت مثبت در چنین آثاری است که اساساً روی اعصاب من بیننده راه می رود.

  • امیر پریمی
  • ۰
  • ۰

برای مدتی طولانی، اصطلاح "ستاره اکشن" برای خاص ترین و گاهی پولساز ترین افراد در هالیوود به کار می رفت. در این سالها ستاره اکشن امثال دواین جانسون و تام کروز هستند که بچه های بد را گوش مالی می دهند و گاهی به هواپیما آویزان می شوند تا آدم بدها را شوکه کنند. اما داشته ایم افرادی چون تام هاردی را که در وسط یک تعقیب و گریز مرگبار، در دل بیابان های بی آب و علف، در قامت یک ستاره اکشن به جلو یک ماشین وصل شده اند و به دل آشوب زده اند. در همین ایام امثال کریس ایوانز در اتاقک آسانسور تبدیل به ستاره اکشن شده اند، و همچنین رایان رینولدز نیز بزن بزن بازی اش را از یک آزادراه شلوغ و خونین آغاز کرده است. اما یک نکته مهم در مورد ستارگان اکشن این است که آنها عمدتاً مرد بوده اند. مردانی که عضلاتشان مثل ملوان زبل درشت است، اما در مقابل احساساتشان از حیوانی چون کینگ کونگ نیز نازکتر و کمتر است، این مردان می کشند و گاهی نیز زخم برمی دارند، اما به نظر دردی حس نمی کنند.

  • امیر پریمی
  • ۰
  • ۰

به نظر من، درام جنگی "سگ شکاری" به وضوح روشن می کند که چرا نبردهای دریایی خیلی زیاد در سینما دیده نمی شوند. بیشتر فیلمهای جنگی روی سربازان درگیر آتش در نیروهای زمینی و رویکردهای فوری و اغلب شخصی آنها تمرکز می کنند. اما در نبرد های دریایی، انتقال فوریت یا سرعت کار بسیار دشواری است. برای مثال در فیلم سگ شکاری با وجود وسعت و گستره کشتی های جنگی، به نظر نمی رسد که آنها به سرعت در حال حرکت هستند. و همچنین زیردریایی های آلمان ها نیز در زمان بسیار زیادی قابل مشاهده نیستند. در واقع این کشتی ها و ناوهای جنگی به نظر به جز با موج های خروشان، با کسی دیگر نمی جنگند. بنابراین با وجود چنین چالش ها و دشواری هایی در تولید فیلم جنگی دریایی، کارگردانِ سگ شکاری یعنی آرون اشنایدر توانسته احساس تنش و هیجانی حداقلی را به بیننده منتقل کند. بدون تردید عنصر اصلی فیلم "سگ شکاری" ستاره آن، یعنی تام هنکس است. سالهای فروانی است که تام هنکس با بازی در نقش مردانی صالح که کارهایشان را به بهترین شکل ممکن پیش می برند، جا افتاده است. حالا در ادامه همین مسیر نوبت به ارنست کراوس رسیده که او نیز از این قاعده مردان صالح مستثنی نیست. کراوس یک دریانورد حرفه ای بوده که برای اولین بار در سال ۱۹۴۲ به عنوان فرمانده ناو "Greyhound" مامور به عبور از آتلانتیک شمالی بوده است. در واقع ماموریت اصلی او تلاش برای رساندن کاروانی متشکل از ۳۷ کشتی متفقین بوده که باید با خیال راحت به مقصد خود می رسیدند.

  • امیر پریمی
  • ۰
  • ۰

نکته مهم اول در مورد "نگهبان قدیمی" این است که یک فاجعه نیست، و البته فیلم خوبی هم نیست. فیلم جدید و ابرقهرمانی نتفلیکس از یک رمان گرافیکی اقتباس شده، و این اقتباس در جهت ساخت یک آی پی جدید و قدرتمند برای این شبکه برآمده! اساساً فرنچایز سازی یا برندِ بلاکباستر ساختن باعث می شود در شروع قصه گویی برای یک داستان جدید خیلی چیز ها در جهت خلق همان برند یا فرنچایز نادیده گرفته شود، چیزی که در این اثر نیر کاملاً روشن است عجله کردن برای معرفی گروه خفن ابرقهرمانی داستان است. فیلم نگهبان قدیمی ترکیبی از عناصر سرگرم کننده شامل اکشنی محدود و قصه ای با محوریت شخصیت هایی به ظاهر جالب است، که عدم پرداخت مناسب و عجله برای خفن جلوه دادن کلیت ماجرا، آن را مخدوش کرده است. فیلمنامه کار افتضاح نیست، ولی کیفیت آن به گونه ای هم نیست که نتیجه نهایی خوب باشد. به نظر در دوره فرنچایز سازی هالیوود، صنعت سرگرمی باید همچنان شاهد افزایش تعداد داستان ها در مورد شخصیت های اساطیری و کمیکی باشد که به نسل جدید منتقل می شوند. اما در مورد فیلم نگهبان قدیمی هرچند که فرضیه اثر آشنا به نظر می رسد، اما خود فیلم هرگز احساس مسکوت بودن به بیننده نمی دهد. نگهبان قدیمی نیز مانند بسیاری از فیلم های بلاکباستر این روزها، متأسفانه قبل از تحویل یک فیلم واقعاً خوب، به فکر سبد خرید و سود شخصی حاصل از آن است، که خود این یک شکست محسوب می شود.

  • امیر پریمی
  • ۰
  • ۰

راهبه های ابرقهرمانی که با شیاطین و هیولا می جنگند!

خلاصه داستان: در میانه یک جنگ قدیمی بین خیر و شر، یک جوان با قدرتهای غیرقابل توصیف مجدد زنده می‌شود. او در جستجو برای یافتن پاسخ به یک گروه مخفی برخورد می‌کند که قسم خورده اند جهان را از بدی ها محافظت کنند…

سریال راهبه جنگجو جدیدترین سریال نتفلیکس در ژانرهای فانتزی و اکشن است. این سریال اقتباسی از کامیک ها به سبک مانگاست. در ادامه با بررسی فصل اول سریال خواهیم دید که آیا این کار جدید نتفلیکس ارزش دیدن را دارد یا نه؟! اساساً ارتباط گیری بیننده با سریال باید از همان قسمت ابتدایی شروع شود، و چنین ارتباطی زمانی شکل می گیرد که شروع یک داستان با نکاتی جذاب و دیدنی همراه باشد، یا حداقل حس کنجکاوی بیننده را برانگیزد. اما راهبه جنگجو یک سریال فانتزی است که از همان شروع درگیر صحنه های اکشن و در ادامه درام زیاد می شود. یک نکته درگیر کننده این سریال از همان ابتدا شخصیت مرکزی آن با نام ایوا (آلبا باپتیستا) است، چرا که این شخصیت یک یتیم مُرده است که به شکلی ناخواسته به یک راهبه جنگجو تبدیل می شود. اقتباس آزاد از کامیک "آریالا راهبه جنگجو" در این سریال محیط مناسبی برای شروع یک قصه سرگرم کننده با محوریت یک شخصیت خاص فراهم کرده است. شروع سریال کمی گیج کننده است، اما برای من شخصیت ایوا کافی بود تا با پیچیدگی دقایق ابتدایی نیز کنار بیایم. اساساً سریال راهبه جنگجو یک اثر فانتزی با نگاهی زنانه است. از آنجایی که Warrior Nun شخصیت های زن زیادی دارد (از عنوان همه چی گویاست)، خود این موضوع دلیلی شده که بیشتر قسمت ها توسط زنان کارگردانی شود. شاید خالق اصلی سریال(سایمون بری) مرد باشد، اما نگاه اثر زنانه است و این نکته مهمی است.

  • امیر پریمی
  • ۰
  • ۰

  • امیر پریمی
  • ۰
  • ۰

سال 2020 به دنبال یکی از طولانی ترین اپیدمی های یک بیماری مرگ بار در عصر جدید، به سالی ناامید کننده برای تجارت فیلم تبدیل شده است. در این وضع آشفته که اساساً تحلیل نیز کار آسانی نیست، بسیاری از تحلیلگران پیش بینی کرده اند که قرار است این صنعت تا 20 میلیارد دلار از دست بدهد. حال جدا از شکست تجاری کمپانی های بزرگ فیلمسازی، مردمِ طرفدار سینما نیز برای از دست دادن احتمالی برخی از آثار مورد توجه خود در این سال ناراحت هستند. اما در این سال آشفته که بسیاری از کمپانی های برای نجات فیلمشان، نمایش آن را به سال آینده موکول کرده اند، برخی از آثار نیز وجود دارند که کماکان منتظر نمایش کارشان در همین سال هستند. بنابراین، در حال حاضر با نگاهی به آثار موفق گیشه 2020 چشم ما به فیلمی چون دولیتل می افتد که خود این ماجرا گواه بر شکست و رکود گیشه در سال جاری است. اما هدف این مطلب آثاری است که می توانند گیشه 2020 را از مرگ نجات دهند، پس فصل بلاکباستر ها ممکن است دیرتر از حد معمول فرا برسد، اما هنوز هم فیلمهای بسیار خوبی در راه سینما ها هستند، آن هم قبل از پایان سال. در ادامه به معرفی اجمالی آثار آماده نمایش در سال جاری خواهم پرداخت.


  • امیر پریمی